جدول جو
جدول جو

معنی شیخ سعید - جستجوی لغت در جدول جو

شیخ سعید
(شَ سَ)
نام بندریست در جنوب یمن در باب المندب در 3/5 کیلومتری جزیره بریم. در حدود 5000 تن سکنه دارد. (از فرهنگ فارسی معین). گلازر و شپرنگر معتقدند که نام شیخ سعید همان نام باستانی اکلیس یا آکیلا می باشد، و در اصل این جزیره در تصرف بنی قتبان بوده است و سپس از آنها به جبانیان منتقل گردیده و بالاخره در قرن چهارم هجری در اختیار حمریها درآمده. نام جدید این بندر به سبب بودن قبر شیخ سعید در آن منطقه است. در سال 1734 میلادی دولت فرانسه این بندر را از تصرف سلطان محلی آن بیرون آورد و گویند که لویی شانزدهم نماینده ای در آنجا از طرف خود برگماشت و این جزیره مدتها تحت تصرف ایشان بود، و ناپلئون سوم درصدد برآمد که پادگانی در این منطقه تأسیس نماید و در سال 1882 میلادی تصمیم خود را به محمد علی (والی مصر) پیشنهاد نمود اما در موقع عمل با مخالفت انگلستان روبرو گردید. فرانسویها توانستند جزیره را به مبلغ پنجاه هزار فرانک از سلطان محلی خریداری نمایند ولی در سال 1884 میلادی عثمانیها این جزیره را اشغال نمودند و در سال 1896 میلادی فرانسویها اعلام کردند که جزیرۀشیخ سعید یکی از مستعمرات فرانسه است اما تمام کوششهای فرانسه بجایی نینجامید و بالاخره ترکها استحکامات نظامی خود را در آن منطقه توسعه دادند و انگلستان درسال 1914 میلادی آنجا را بمباران نمود ولی امام یحیی حمیدالدین سخت از آن سرزمین دفاع کرد و نتیجتاً بعد ازشکست ترکیه در جنگ بین المللی اول جزیره شیخ سعید مجدداً به مردم آن بازگشت. (از دائره المعارف اسلامی)
لغت نامه دهخدا
شیخ سعید
(شَ سَ)
تیره ای از طایفۀ موگوئی ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ رِ سَ)
در مغرب موصل نزدیک دجله و تل بادع قرار دارد و در این محل به سال 320 هجری قمری میان مونس خادم و بنی حمدان نبردی رخ دادکه داود بن حمدان در آن بقتل رسید و بعضی بنای این دیر را به سعید بن عبدالملک بن مروان نسبت دهند بدین ترتیب که چون پزشک مسیحی سعید را از بیماری نجات بخشیداز او خواست که موافقت نماید دیری در خارج موصل بناکند اما این مطلب اساسی ندارد بلکه آن را سه تن از راهبان که سالها قبل از موصل عبور میکردند بنام سعیدو قنسرین و میخائیل ساخته اند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(شَ خِ مُ)
محمد بن محمد بن نعمان بغدادی معروف به ابن المعلم (ذیقعده سال 336- 413 هجری قمری در بغداد). وی استاد شیخ طوسی و سید مرتضی بوده است و سید مرتضی در میدان اشنان بغداد بر جنازه او نماز گزارده. شیخ مفید فقیه و متکلم امامیۀ اثناعشری است که در زمان خود بیشتر در علم کلام تبرز داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال خود رسید و کرسی علم کلام که در آن زمان یکی از بزرگترین مناصب علمی بشمار می آمد به وی تعلق داشت. ابن الندیم در حق او گوید: انتهت فی عصرنا ریاسه متکلم الشیعه الیه مقدم فی صناعه الکلام علی مذهب اصحابه دقیق الفطنه ماضی الخاطر شاهدته فرأیته بارعاً. (الفهرست ص 279، 252). و از مفاد کلام مترجمان مفید برمی آید که او در مناظره و حاضرجوابی تبرز خاصی داشته است. شیخ مفید که معاصر قاضی عبدالجبار (متوفی 415 هجری قمری) (رئیس معتزلۀ بغداد) و قاضی ابوبکر باقلانی (رئیس اشاعره) (متوفی 403 هجری قمری) بود با آن دو مناظراتی داشته که شرح آن در روضات الجنات (ص 563 و بعد) آمده است و همین مناظرات باعث شهرت او و تقرب وی نزد عضدالدولۀ دیلمی گردید و گویند لقب ’مفید’ را علی بن عیسی رمانی معتزلی (متوفی 384 هجری قمری) یکی از متکلمان نامی آن زمان - در عهد جوانی مفید در نتیجۀ مباحثه با وی و غلبۀ بر او به وی داد و طی نامه ای به استادمفید شیخ ابی عبدالله معروف به جعل برای مفید توصیه نوشت. یافعی در مقدمۀ رجال گوید: مفید در کلام و فقه وجدل برجسته بود و با اهل هر عقیده و هر مسلک با عظمت و جلال در دولت آل بویه مناظره میکرد. از سخن خطیب بغدادی در تاریخ بغداد (ج 3 ص 23) چنین برمی آید که اهل سنت از تأثیر سخن مفید و استحکام منطق وی در دعوت به مذهب شیعه به تنگ آمده بودند و با درگذشت وی آسوده شدند. در حدود دویست تألیف به مفید نسبت داده اندو از آن جمله نزدیک به صدوهشتاد رساله و کتاب را شاگرد وی نجاشی در رجال خود نام می برد. و بیشتر این تألیفات در رد بزرگان علمای مذاهب دیگر از قبیل: جاحظ، ابن عباده، علی بن عیسی رمانی، ابی عبدالله بصری، ابن نباته، جبائی، ابن کلاب، خالدی، نسفی، الکرابیسی، عتبی، حلاج و غیر ایشان است و تعداد زیادتر در پاسخ سؤالات وارده از بلاد دور و نزدیک است و موضوع کتب و رسائل بیشتر مسألۀ امامت و عقائد مخصوص شیعه و همچنین احکام فقهی خاص مذهب شیعه است و برخی از این کتب در ابطال آراء مشایخ وی از طایفۀ شیعه مانند ابن جنید و صدوق و دیگران نسبت به مسائلی از قبیل قیاس و سهوالنّبی و جز آن برشتۀ تحریر درآمده است. و رساله المقنعه که متن فقهی جامع و محکمی است از آثار مفید است که توسط شیخ طوسی شرح گردید و بصورت التهذیب درآمد و یکی از کتب اربعۀ حدیث است و قسمتهای اول کتاب درحال حیات مفید نوشته شده است. برای اطلاع بیشتر رجوع به روضات الجنات خوانساری و الکنی و الالقاب قمی و ریحانه الادب تبریزی و الذریعۀ آقابزرگ تهرانی و اعیان الشیعۀ عاملی و مقدمۀ الجمل و العقود شیخ طوسی به تصحیح محمد واعظزادۀ خراسانی که این مطالب از آنجااقتباس شده است و نیز رجوع به مفید (شیخ...) شود
لغت نامه دهخدا
(شَ شُ عَ)
جزیره ای از جزایر خلیج فارس در جنوب ایران که یکی از مراکزداد و ستد مروارید است. (یادداشت مؤلف). جزیره ای است در هشت میلی بندرلنگه در خلیج فارس بطول 12 و عرض 5 کیلومتر. جمعیت آن 8000 تن است و اکثر سکنۀ آن ماهیگیرند و صید ماهی در اطراف آن رواج دارد. (فرهنگ فارسی معین) (تاریخ سیاسی خلیج فارس از صادق نشأت ص 418). گوشۀ خاوری این جزیره که بمسافت ده کیلومتری جنوب باختری رأس نخیلو و در جنوب بندر مقام واقع شده خیلی پست است و بلندترین نقطۀ آن 37 متر ارتفاع دارد. طول جزیره 24 کیلومتر و عرض آن پنج کیلومتر و جمعیت آن در حدود 600 نفر است که بشغل ماهیگیری و صید مروارید می پردازند. مختصر نخلستانی نیز دارند. ارتباط آنها با کرانۀ شیب کوه و توسط کرجیهای بادی است
لغت نامه دهخدا
(طَ وی ی)
شیخ سعید عبدالله. وی یکی از دانشمندان جامع ازهر و مدرس ورزش و جغرافیای آنجاست. او راست: الخلاصه السنیه فی الجغرافیه الازهریه (این کتاب جزء برنامۀ سال سوم جامع ازهر میباشد) که در مطبعۀ شرکت رغائب بسال 1329 هجری قمری / 1911 میلادی بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1247)
لغت نامه دهخدا